با این حال، نمیفهمم چطور قرار بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست او را برخلاف میلش نگه داریم!» «من هم نمیتوانم، تامی.» «کمی از قدرت اقناع بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هستفاده کن.»[۲۸] «اما فرض کن او متقاعد نکند؟» تامی پوزخندی زد و گفت: «فایدهی عبور از پلها چیست؟ اگر او متقاعد نشد، پس روی سرش بنشینید – هر چیزی، برایم مهم نیست! نکتهی اصلی این بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست – او را نگه دارید!» فصل سوم [۲۹] دختر در کافه صبح روز بعد، تغییر عقیده، یا بهتر بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست بگوییم ترغیب، آقای دراگو برای تعرفه و قیمت آرایشگاه زنانه در ولنجک ماندن مدتی بیشتر با ویم آغاز شد.
پیت با یک صبحانهی پیروزمندانه دیگر شروع کرد و قبل از اینکه مهمان ما آن را تمام کند، چهرهاش از لذت میدرخشید. من و تامی خودمان را با او وفق دادیم و برایش جوکهایی تعریف کردیم که گاهی اوقات جلب توجه میکرد اما اغلب اینطور نبود. با این حال، وقتی که از شدت گرسنگی سیر شده بودیم، تکیه میدادیم و سیگار روشن میکردیم، روابط بسیار دوستانهای داشتیم. تامی پیشنهاد داد: «پروفسور، فکر میکنم اگر پیش ما بمانید، شانس بیشتری برای پیدا کردن آن بچه خواهید داشت!» مهمان ما با دیدن آن لقب تعرفه و قیمت آرایشگاه زنانه ولنجک لبخند رضایتآمیزی زد.
سپس به من نگاه کرد. گفتم: «مطمئنم. ما جایی برای رفتن نداریم، اما هر جایی، و این باید با نقشههای شما جور دربیاید.» « پاردیو ، داری منو کلافه میکنی! یعنی میخوای من هم باهات اینور و اونور برم و دنبالت بگردم؟» به او اطمینان دادم: «سادهتر از این نمیشود. تامی، ما خیلی به تو علاقهمند شدیم، نه؟» تامی خندید و گفت: «دو برابرش کن. ما دیشب توافق کردیم که تو برای ما مثل یک اسکناس یک میلیون دلاری به نظر میرسی!» موسیو با خجالت و لذت، پوزخندی زد و گفت: «آه، پسرهای من، شما قدرت من را برای تشکر از خودتان سلب کردید – میبینید، من سرخ شدم!» تامی با پوزخندی به من گفت: «لعنتی اگه نباشه. اصلاً تو از این گِزابو کوچولو چی میدونی!»[۳۰] چهرهی تعرفه و قیمت آرایشگاه زنانه در جنت آباد موسیو آرامتر شد.
چرا که علاقهاش را به کلمهی جدید نشان میداد. با لحنی ملایم پرسید: «منظورت آلاچیق بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست؟ مگر این آلاچیق نیست؟» «آلاچیق هست، بله؛ اما من گفتم گزابو – اون تویی!» «زبان سرخپوستی آمریکایی شما؟» «حتماً. حرف مفت. اگه به هندیها علاقه داری، همینجا بمون. چرا از پلیس هاوانا نمیخوای کمکمون کنن تا اون بچه رو پیدا کنیم؟» – میدانستم که خیلی زود تامی از ضمیر اول شخص بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هستفاده خواهد کرد. «آخ! اونا هیچ ارزشی ندارن! اما حتی من هم امید کمی به پیدا کردنش دارم. گزارش تقریباً شش سال پیش نوشته شده، و اون بیشتر از بیست ساله که ناپدید شده.» تامی تعرفه و قیمت آرایشگاه زنانه فردوس شرق به من نگاه کرد و سر تکان داد: «پس او زن بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست.
خب، تقریباً شش سال و شاید بیشتر از بیست سال، به علاوهی اینکه وقتی از خانه رفت چقدر پیر بود، باعث میشود فکر کنم این خانم تقریباً به سنی رسیده که بتواند از خودش مراقبت کند!» موسیو این را یک شوخی بزرگ دانست و با فریاد گفت: «اصلاً اینطور نیست! او فقط سه سال دارد – برای من، همیشه سه سال! با این حال، همانطور که گفتید، شاید بهتر باشد او را پیش شما پیدا کنم تا هر جای دیگر! جستجوی ناامیدکنندهای بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست، پسران من!» چشمان تامی برق میزد و با دلسوزی زمزمه میکرد: «اگر دنبال یک بچه سه ساله هستید، در هاوانا جایی به نام «خانه نیکوکاران مادر» هست، جایی که دوشیزههای چشمچران، بچهها را هنگام گرگ و میش هوا رها میکنند.
زنگ در را میزنند و در را میبندند. میتوانید به عنوان آخرین چاره، یکی را از آنجا بردارید.» وقتی یک پرتقال به سمت تامی پرتاب کردم، موسیو با لحنی گرفته گفت: «اما… اما» و برای ما که مضطرب بودیم توضیح دادم که[۳۱] به مهمان میگفت که او یک آدم بیعرضه و بیایده بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست، در واقع یک روشنفکر مطرود. «خب،» او که انگار از خوشحالی داشت فریاد زد، «یه مدت پیشت میمونم، نه؟ شاید بتونیم یه چیزی بهش یاد بدیم – این تامیِ له شدهات رو!» او با کمال میل با نقشه ما همراه شده بود.
و بعداً تامی به من گفت که خوشحال بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست که مجبور نیستیم روی سر آن پیرمرد بنشینیم. کشتی ویم بعدازظهر همان روز از زیر قلعه مورو عبور کرد و به زیبایی از ورودی بندر هاوانا گذشت و پس از طی مسافتی کوتاه، حدود دو مایل دیگر لنگر انداخت. خلیج هاوانا پهنهای رقصان از آب بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست، به روشنی آسمان و به همان اندازه مسری که خندهی شهر. اما وقتی کسی لنگر میاندازد و سپس آن را بالا میکشد، از گل و لای سیاه و لزجی که آن امواج آبی پنهان کردهاند، به خود میپیچد؛ و این شرایط، هر چقدر هم که ناچیز به نظر برسد، تأثیر قدرتمندی بر آیندهی ما داشته بهترین سالن زیبایی سعادت آباد که سالن آرایشگاه تهران هست.